به گزارش نماینده غلامرضا جمشیدیها رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در خصوص تحول در علوم انسانی به خبرنگار خبرگزاری فارس گفت: همه افرادی که به شکلی با حوزه علوم انسانی در ارتباط هستند به این فکر رسیدهاند که علوم انسانی باید تحول پیدا کند، اصل بحث این است که یک نظام سیاسی ـاسلامی براساس انقلاب رخ داده است، بالاخره باید تلاش کنیم بخشهای مختلف جامعه را به سمت اسلامی شدن سوق دهیم.
وی اظهار داشت: البته برای واژه «اسلامی بودن» حرفهای بسیاری وجود دارد که در حال حاضر به تمام معنا امکان تحقق ندارد واین بدان معنا نیست که ما براساس سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه نمیتوان در تحولات دنیای اخیر چشم بست بلکه باید حاصل این آموزشی که در دانشگاهها انجام میشود از یک سو انسانها را مستقل بار آورده، نخبهپرور بوده و آنها را علاقمند به ادبیات دینی کند.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ابراز داشت: باید مکانیزم دانشگاهها در کشور ما به گونهای باشد که وقتی فرد وارد دانشگاه میشود خود را علاقهمند به ادبیات دینی ببیند، چرا که استاد و معلمی که تدریس میکند در ارجاعاتش نباید اینگونه باشد که دائماً بگوید فلان متفکر غربی این را گفت بلکه حداقل بگوید خودم این را میگویم و یا من هم این چنین میگویم و این حداقل چیزی است که باید در جامعه ما اتفاق بیفتد.
وی تصریح کرد: در مرحله بعد، دانشجو نیز باید به سوی نو آوری حرکت کند؛ خداوند تبارک و تعالی یک انسان بیشتر نیافریده، اگر عدهای این توانمندی را دارند پس ما هم میتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم، بنابراین ما هم باید به عنوان یک انسان مسلمان و ایرانی، حرف خودمان را زده و نوآوری کنیم.
جمشیدیها عنوان کرد: مانند اتفاقی که در صدر اسلام افتاد؛ شما فکر میکنید زمانی که تمدن اسلامی شکل گرفت آیا همهاش نهضت ترجمه بود؟ خیر، بلکه ترجمه یک مرحله کوتاه بود و یک نسل بعد از عصر ترجمه، متفکران بزرگی آمدند که خودشان صاحب نظریه بودند و اینطور نبود که دائم حرفهای ارسطو و افلاطون را تکرار کنند، بلکه سخنان ارسطو را خواندند، آن را درک کردند و قدمها به جلو گذاشتند و اگر تمدن اسلامی نبود اصلاً شاید تمدن یونانیان باقی نمیماند.
وی خاطرنشان کرد: بحث ما اکنون بر روی تمدن نوین اسلامی است، در عین حال که اشراف نظری نسبت به تحولات و مسائل غرب داریم باید خودمان هم حرفی برای گفتن داشته باشیم و برای اینکه بتوانیم حرفی بزنیم به دو موضوع نیاز داریم؛ نخست، فلسفه، کسانی که ادعایی دارند باید مبانی فلسفی قویای داشته باشند چرا که بدون فلسفه نمیشود البته علوم طبیعی و تجربی هم همینطور است که در ورای این گوناگونیها یک مبانی نظری قویتری میخواهد که این مبانی نظری در علم این دنیایی در فلسفه وجود دارد، از این رو باید فلسفه خواند.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: نکته دیگری که باید مدنظر قرار گیرد توجه به تاریخ این سرزمین و تاریخ تحولات اسلامی است که متأسفانه نسبت به آن غفلت شده و امروزه خیلی به تاریخ توجه نمیشود، ما باید دلایل شکوفایی تمدن اسلامی را بیان کرده و وضع گذشته و فعلیمان را به آینده ببریم؛ ما به گذشته نمیرویم بلکه گذشتهمان را به آینده میآوریم.
وی یادآور شد: بالاخره این آب و خاک این امکان برای آن وجود داشته است که انسانهای بزرگی را تربیت کند،؛ وقتی در تاریخ میخوانیم که به خواجه نصیر میگویند «استاد ابوالبشر» یعنی آیا دیگر استاد ابوالبشر نمیتوانیم در این جامعه داشته باشیم؟! چرا که نمیشود، اما راه آن تکرار حرفهای غربیها نیست.
جمشیدیها خاطرنشان کرد: در خصوص سرفصلهای دانشگاهی کارهایی انجام شده مانند تدوین جامعهشناسی دفاع مقدس که در حال حاضر منتظر تأییدیه از سوی وزارت علوم است، یا دانش اجتماعی مسلمین نیز از سوی شورای تحول و ارتقای علوم انسانی به تصویب رسیده است، اما در کل باید گفت کارهای کمی صورت گرفته است.
وی گفت: بسیاری از افرادی که قدرت دارند رشتههای درسی آنها علوم انسانی نیست، لذا درک درستی هم از علوم انسانی ندارند و بر این باورند که علوم انسانی تنها در حد حرف زدن است، اما واقعاً باید تخصص داشته باشند و شاید تخصص علوم انسانی بیشتر از سایر رشتههای فنی باشد.
نظر شما